گفتوگو با محسن قادری، مدیرعامل ژیوار
محسن قادری مدیرعامل شرکت گردشگری ژیوار اعتقاد دارد اگر درست برنامهریزی کنیم گردشگری ایران میتواند دوباره جان بگیرد. او به رویدادهای بینالمللی نگاه مثبتی دارد و تاکید میکند اگر رویدادی چون اکسپوی دبی را هم درست جلو ببریم میتوانیم بعد از کرونا شاهد انقلاب کسبوکارها و صنعت گردشگری باشیم. با او درباره استراتژیهای ژیوار برای ماندگاری و رشد در رورزهای سخت کرونا و البته برنامههای آینده این کسبوکار صحبت کردهایم.
- مشکل امروز گردشگری ایران چیست؟ آژانسها پس از فراگیر شدن کرونا چقدر آسیب دیدند؟
آسیبهایی که بهدلیل کروناوارد شد جهانشمول بودند اما اینکه چرا این آسیبها در کشور ما به شکل عمیق اتفاق افتاده مهم است. مهمترین علت این است که کسبوکارهای گردشگری ما قدرت تابآوری ندارند و با اتفاقهای مشابهی مانند کرونا نابود میشوند.
این کسبوکارها نمیتوانند در شرایط بحرانی از اندوختههای مالی خود استفاده کنند چرا که اصلا چنین اندوختهای مثلا برای دو یا سه سال ندارند. حالا باید بهدنبال چرایی این موضوع بگردیم. از نظر من صدور مجوزهای بیحسابوکتاب یکی از علتهای اصلی است. افراد غیرمتخصص با کسب این مجوزها عضوی از بدنه گردشگری میشوند و چون ریشه محکمی ندارند شکست میخورند وگرنه در همین شرایط کرونا هم میشد کارهایی کرد.
مثلا برگزاری تورهای داخلی مانعی نداشت و راهش باز بود. حتی اگر فرض کنیم که این مانع هم وجود داشت و تورهای داخلی هم نمیشد برگزار کرد، میتوانستند نیروهای خود را آموزش دهند و آنها را برای دوران پس از کرونا آماده کنند. این فعالان نوپا چون نه تخصص داشتند و نه اندوخته مالی، رویکرد انفعالی را در پیش گرفتند و در نهایت به کلیت جامعه آژانسها فشار بیشتری وارد شد.
درباره مشکلاتی که پیش روی گردشگری ایران است باید بگویم که مشکل اصلی این است که حاکمیت، گردشگری را کسبوکار نمیداند و آن را بهعنوان یک مولفه فرهنگی تعریف میکند. مولفه فرهنگی نمیتواند کسبوکار باشد اما اعتقاد ما این است که گردشگری یک اقتصاد و یک کسبوکار است. این صنعت بسیار پولساز و جذاب است و کشور ما هم پتانسیلهای زیادی دارد. اولین قدم این است که حاکمیت، گردشگری را با عینک اقتصادی ببیند و زیرساختهای لازم را فراهم کند. تمامی دستگاههای نظارتی و ارگانها را بسیج بکند تا یک انقلاب گردشگری در ایران رخ دهد.
مشکل بعدی این است که گردشگری از ابتدا جولانگاه سیاسی کشور بوده است. یعنی جابهجاییهای سیاسی که اتفاق میافتد این حوزه را تحت تاثیر قرار داده. امیدواریم در دوره وزارت آقای ضرغامی این مسائل را کمتر شاهد باشیم و متخصصها سر کار بیایند. ما در کشورمان دانشمند و کاربلد حوزه گردشگری بسیار زیاد داریم فقط کافی است آنها را شناسایی کنیم و بدون تنش و حاشیه در دولت جدید مشغول شوند.
از نظر ما که در حوزه گردشگری فعالیت میکنیم کسی که دکتری گردشگری دارد نباید در حوزههای عملیاتی فعالیت بکند چرا که جایگاه آنها در دانشگاه است و در بخشهای نظارتی بیشتر میتوانند کمک کنند. آنها کار عملیاتی نکردهاند و نمیتوانند به بدنه صنعت گردشگری تبدیل شوند. متاسفانه در انتخابهایی که صورت میگیرد اوضاع بهگونهای دیگر است و بیشتر از دانشآموختهها و استادان محترم دانشگاه که کارهای آموزشی میکنند استفاده میشود تا کسانی که تجربه عملیاتی بیشتری دارند.
مشکل بزرگ دیگر همکاری نکردن بخش های مختلف این صنعت با یکدیگر است. این اتفاق در رویدادهای گردشگری هم افتاده است. اگر در یک رویداد مانند اکسپوی دبی یک پاویون به کشور ایران اختصاص یافته باید بهصورت عمومی با تمام فعالان این حوزه تقسیم شود و همه استفاده کنند تا شاهد یک بازار رقابتی کاملا سالم باشیم.
نتیجه این اتفاقها به این صورت شده است که بخش خصوصی فکر میکند دولتمردان کمکحال آنها نیستند و هرکجا که وارد میشوند منافع خود را دنبال میکنند. بخش خصوصی حاکمیت را رقیب خود میبیند و آن را یک دستگاه دلسوز و تسهیلگر نمیداند. حداقل در ذهن من که در بخش خصوصی فعالیت میکنم به این صورت است.
مشکل دیگر به مسئولان حوزه سلامت برمیگردد که مانند مشکلات دیگری که پیشتر گفتم تقصیرات را متوجه حوزه سیاستگذاری میکند. تصمیمات اشتباهی که در کنترل ویروس کرونا گرفته شده باعث شده است که کشورهای دیگر ایران را یک منطقه قرمز و شاید سیاه میبینند. فکر میکنم که در حال حاضر فقط کشور فرانسه است که مرزهای خود را بهروی ایرانیان باز کرده. ما الان نیاز داریم که به دنیا نشان بدهیم که ایران امن شده است و وضعیت برای گردشگران سفید است.
مشکل اساسی دیگر مجوزدهی بدون فیلتر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است. قبل از کرونا بیشتر از ۴ هزار مجوز بند «ب» صادر شده که حدود ۱۵۰۰ مجوز به دفتر خدمات گردشگری مرتبط است. ارزیابیها باید براساس یک استانداری صورت گیرد نه اینکه هرکس با کوچکترین رانتی بتواند وارد این حوزه شود و بهدلیل کژکارکردهای خود سرعت همین تحولات اندک را هم کم کند. نیاز کشور ما چند هزار دفتر گردشگری نیست بلکه ۵۰۰ دفتر تخصصی میتواند بهترین نتیجه را به ارمغان بیاورد.
ما نیاز داریم که تصویر ایران را عوض کنیم. برای مثال مردم بسیاری از کشورهای اروپایی فکر میکنند ایران یک کشور عربی است. تمام این اتفاقاتی که افتاده نشاندهنده تصمیمگیریهای غلطی است که تا اینجا گرفته شده.
گردشگری باید یک متولی واحد داشته باشد نه اینکه چند نهاد مختلف در آن تصمیمگیری کند. الان بسیاری از ارگانها برای خودشان یک آژانس هواپیمایی و واحد گردشگری دارند. همگی هم مدعی هستند؛ دانشگاهها، شهرداریها و وزارتخانهها همگی میخواهند در این صنعت دخالت داشته باشند و مدعی هستند و من اطمینان میدهم که با ادامه داشتن این رویه اتفاق خوبی در کشور نخواهد افتاد.
- بهنظر شما راه موفقیت در گردشگری ورودی چیست؟
قبل از هرچیز داشتن یکی وبسایت حرفهای در کنار نیروهای متخصص بسیار مهم است. گردشگری ورودی با ارتباطات فرامرزی پیوند بسیار زیادی دارد، نیروها باید چندزبانه باشند، حوزه را بهخوبی بشناسند و بدانند که چگونه باید ارتباط بگیرند. در کنار نیروی متخصص آرایش سایت هم باید برای توریست خارجی جذاب و البته کاربردی باشد که بتواند از خدمات آن شرکت استفاده کند.
پیگیریهای متعدد بسیار مهم است. توریستها خصوصا توریستهای اروپایی خیلی دیر اعتماد میکنند بنابراین زمانی که پیگیری یک گروه یا کشور را ببینند خیالشان آسودهتر میشود و میتوانند به آنها اعتماد بکنند. لازمه این پیگیری هم زبان و ارتباطگیری قوی است.
- در این بین ویزا و صدور راحت آن چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟
تسهیلات ویزا یکی دیگر از مواردی است که میتواند حضور گردشگر خارجی در کشور را بیشتر کند. اگر بتوانیم فرآیند صدور ویزا را برای افراد و یا گروههایی که به ایران میآیند تسهیل کنیم شاهد گردشگران بیشتری در کشور هستیم. ما به هیچ عنوان موافق نیستیم که ویزا برداشته شود حتی برای مردم کشورهای منطقه چرا که عدم وجود ویزا شفافیت حضور توریست را از بین میبرد اما نیاز داریم که فرآیند صدور آن تسهیل شود.
- بهنظر شما بخش خصوصی چه نقشی را میتواند در احیای گردشگری ایفا بکند؟
قبل از پاسخ به این پرسش باید بگویم که اصطلاح احیا خیلی درباره گردشگری درست نیست چرا که مشکل کرونا جهانشمول است و بنابراین بهتر است از واژه «ازسرگیری» استفاده کنیم. برای اینکه صنعت گردشگری دوباره از سر گرفته شود، تمامی دستگاهها چه در بخش دولتی، خصوصی، در پایتخت یا شهرستانها باید باهم متحد شوند و از یک سیاست مشخص پیروی کنند.
تورلیدرها نقش پررنگی در ایجاد حس خوب در گردشگر دارند. آنها با اطلاعاتی که در اختیار دارند میتوانند جاذبه بالایی برای گردشگران ایجاد کنند و رابطهای که باید با گردشگران خارجی برقرار کنند وظیفه آنها را حساس میکند. بنابراین باید از آنها حمایت کنیم و تسهیلات مختلفی برایشان در نظر بگیریم.
قیمتگذاری مناسب و صادق بودن با گردشگر بسیار مهم است. درست است که گردشگران خارجی پول بسیاری کمتری در ایران نسبتبه بسیاری از کشورها هزینه میکنند اما این نباید دلیلی بر افزایش نامعقول قیمت باشد. گردشگر اینها را میبیند و براساس تمام این معیارها ایران را میسنجد و کوچکترین حس بد و لغزش در خدمات ممکن است برای همیشه اعتماد گردشگر را از بین ببرد.
بخش خصوصی به جذب اعتبار نیاز دارد اما این کار به سختی انجام میشود. بخش خصوصی کار خودش را تا حد زیادی بلد است؛ از جذب توریست خارجی تا برگزاری تورهای با کیفیت مناسب و دعوت از اینفلوئنسرها برای تبلیغات. بخش خصوصی نمایشگاهها را به چشم یک فرصت میبیند و سعی میکند امکانات زیادی فراهم کند تا توان گردشگری کشور زیاد شود.
- بهنظر شما اکسپوی ۲۰۲۰ دبی چگونه میتواند فرصتی برای رشد گردشگری ایران باشد؟
اتفاقی که قرار است در اکسپوی دبی شاهد باشیم حضور قریب به ۳۰ میلیون گردشگر در همسایگی ایران است و این بهترین فرصت برای معرفی هرچه بهتر کشور تلقی میشود. بنده تجربه حضور در اکسپوی ۲۰۱۵ میلان را دارم و مشکلاتی که در آن رویداد از سمت کشور ما وجود داشته را بهخوبی دیدهام.
مبنای بسیاری از کشورها در معرفی خود استفاده از نمادهای فرهنگی و تاریخی است. برای مثال کشور مصر این کار را بهخوبی انجام داده بود. برای کشور ما کاملا شکل دیگری در جریان بود. ما نه از معماری ایرانی استفاده کردیم و نه از نمادهای فرهنگی و تاریخی کشورمان که قدمت ۲۵۰۰ ساله دارد.
بهنظر من رویداد اکسپو حتی از رویدادهایی مانند جام جهانی و دیگر رویدادهای ورزشی هم مهمتر است. چرا که تمام ملتها با فرهنگهای بسیار متفاوت در آن حضور دارند و رنگ و نمای جامعه خود را در ویترین غرفههایی که در اختیار دارند به نمایش میگذارند. بنابراین هیچ فرصتی بهتر از این نیست که یک کشور از این شرایط هوشمندانه استفاده کند و بتواند بالاترین بازدهی را داشته باشد.
ایران مساحتی ۲۰۰۰ متری در اختیار دارد و برای پاویون گردشگری هم تقریبا ۶۰ متر در نظر گرفته شده است. شرایط مطلوبتر این بود که با داشتن مساحت بیشتر، تعداد و کیفیت حضور فعالان کشور را بالا ببریم. حضور همهجانبه و با برنامهریزی کلیدیترین رمز موفقیت ما است که تا اینجای کار آن را از دست دادهایم چرا که برنامهریزیها باید از یک سال پیش انجام میشد که استراتژی خود را شفاف و هدفمندتر میکردیم. حتی هنوز در وبسایت اکسپوی ایران نواقص جدی وجود دارد. برای مثال تصویری از غرفهها در دست نیست اما در هر حال الان باید نیمه پر لیوان را ببینیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این رویداد هر امتیازی که قرار است داده شود بهصورت یکسان انجام شود و اینطور نباشد که یک شرکت کمتر بگیرد و شرکت دیگری بهرهمندتر باشد.
فعالانی که در اکسپو حضور دارند هم باید از این شش ماه نهایت استفاده را ببرند و هم باید چشمانداز بلندمدتتری داشته باشند. به این صورت که با فعالان کشورهای دیگر ارتباط مطلوب برقرار کنند و بتوانند از آنها یک مشتری درازمدت بسازند.
اگر بخواهیم از پروپاگاندا هم استفاده بکنیم، بهترین جای آن در بخش تبلیغات است که از بلاگرها، افراد سرشناس و چهرههای شناختهشده دعوت کنیم که در این رویداد حضور یابند. تنها کاری که باید بکنیم این است که با فراهم کردن شرایط مختلف، ایران را در ذهن مردم کشورهای مختلف کشوری امن و زیبا معرفی بکنیم.
ما باید برند گردشگری خود را شکل بدهیم و در دنیا یک شعار داشته باشیم. تمامی دستگاهها باید این برند را تبلیغ کنند چرا که نزدیکترین فرصت آن اکسپو ۲۰۲۰ دبی است. تمام کنسولگریها و دفاتر فرهنگی ایران در خارج از کشور باید بسیج بشوند تا ما برای یک انقلاب گردشگری آماده شویم.
- بهصورت ویژه، آژانسهای گردشگری چگونه میتوانند از اکسپو ۲۰۲۰ دبی بهره ببرند؟
اول باید بهخوبی این رویداد را بشناسند و بعد تا میتوانند خود را نشان دهند. هرچه بیشتر بتوانند نگاه گردشگرانی را که طی این مدت ششماهه به این رویداد میآیند به خود خیره کنند، یعنی موفقتر بودهاند. سرمایهگذاری درآمد است و هزینه نیست و توصیه من به تمام آژانسها و البته دیگر حوزههای شرکتکننده در رویداد اکسپو این است که تا میتوانند برنامهریزی مالی داشته باشند و از هزینه کردن نترسند. این هزینهها همگی سرمایهگذاریهایی است که در کوتاه و بلندمدت به آنها برمیگردد.
آژانسهایی که مانند ژیوار که ریشهدار و بزرگ هستند چگونه باید در رویداد اکسپو دبی ۲۰۲۰ عمل کنند؟
تصویری که آژانسهای بزرگ از ایران میسازند بسیار مهم است چرا که آنها نگاههای بیشتری را به سمت خود جذب میکنند. حتی شاید بشود گفت که حضور این آژانسها نتیجه مهمتری از حضور کل پاویون ایران دارد.
چرا که پایون ایران اصلا به استراتژی گردشگری ایران کاری ندارد و کار خودش را میکند. تجربه و سابقه آژانسهای بزرگ آنها را به سمت عملکرد بهتر هدایت میکند چرا که از نمونههای مشابه دنیا الگو گرفتهاند، آزمون و خطا کردهاند و میدانند چه مسیری را باید طی کنند.
- شما بهعنوان مدیرعامل ژیوار که یکی از آژانسهای شناختهشده گردشگری ایران محسوب میشود، با توجه به روند سریع واکسیناسیون در ایران و جهان، برنامهریزی آژانسهای گردشگری را برای ماههای آینده به چه صورت میبینید؟ چه سرمایهگذاریهایی بهتر است انجام شود؟
من تنها میتوانم درباره ژیوار بگویم و از برنامه شرکتهای دیگر مطلع نیستم. در گردشگری امروز شاید مثل سابق برگزاری تور با جمعیت بالا را نداشته باشیم اما تعداد تورهای با گروههای کوچک و جمعیت کمتر در حال افزایش است. ما برگزاری این نوع تورها را همین اواخر شروع کردهایم و با احتیاط بسیار بالا تورها را برگزار میکنیم. بخش عمده پسانداز آدمها به سفر و گردشگری اختصاص داده میشود. سفر رفتن مثل سابق نیست و امروز وجود استارتاپها برنامهریزی سفر را به سمت تعامل بیشتر با آنها کشانده است. به این صورت که دوستداران سفر بدون نیاز به حضور فیزیکی تمام خدمات را بهصورت آنلاین دریافت کنند. ما هم به همین دلیل تعامل خود را با استارتاپها بیشتر کردهایم.
حتی نیروهای جدیدی که به تیم خود اضافه میکنیم هم مانند سابق یک نیروی عادی نیست و باید تخصصهای آیتی، دیجیتال مارکتینگ، تولید محتوا و… داشته باشد.
بیشترین فعالیت شرکت ژیوار در دوره کرونا در حوزه گردشگری سلامت بود. بیش از یک سال است که وزارت امور خارجه ویزایی با عنوان «تی» باز کرده است که به حوزه سلامت مرتبط است. ژیوار توانسته با استفاده از همین ویزا به بیش از پانصد نفر سرویس بدهد.
گردشگری سلامت بعد از کرونا رونق زیادی پیدا میکند. این رونق را نتیجه سیاستگذاری افراد تصمیمگیر نمیدانم و بهنظرم سقوط ارزش پول کشور و افزایش تعداد و کیفیت خدمات پزشکی و درمانی از علتهای اصلی این رونق است. این دو علت باعث شده که بسیاری از شهروندان کشورهای منطقه به ایران بیایند و از خدمات درمانی کشورمان که در سطح جهانی و گاها بالاتر از بسیاری از کشورهاست استفاده کنند. از عراق، عمان، قطر و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس و از کشورهای انگلیسیزبان و اروپایی افراد زیادی برای درمان به ایران میآیند.
بیشترین انرژی ما در دوران کرونا بر حوزه گردشگری سلامت گذاشته شده است و هنوز جای کار بسیاری داریم. برای مثال ایده جدیدی که در حوزه گردشگری ورودی داریم این است که در قالب طراحی بستههای متنوع برگزاری تور، بخشی را به معرفی گردشگری سلامت ایران اختصاص میدهیم.
بخش خصوصی کار خودش را در جهت گسترش گردشگری سلامت انجام میدهد و اگر بخش دولتی هم بتواند همراه شود و با استراتژیهای مناسب راه را تسهیل کند، ایران به یک هاب گردشگری سلامت تبدیل میشود. در این صورت میتواند تا سبقت را از ترکیه، امارات و هندوستان بگیرد.
تغییرات اخیر افغانستان برای گردشگری ایران نوعی تهدید تلقی میشود و بهعلت اشتراک مرزی که داریم ورود گردشگر به ایران تحت تاثیر قرار میگیرد اما هرچه حکومت طالبان بتواند امنیت و ثبات را در افعانستان بیشتر بکند، گردشگری ایران هم به تاثیر از این موضوع افزایش مییابد.
برنامه دیگری که برای بعد از کرونا داریم گردشگری ایونت است که نمونه زنده آن برای مثال رویداد جهانی اکسپو ۲۰۲۰ است. ایونتهای مذهبی، تجاری، طبیعتگردی و فرهنگی در کشور ما بسیار زیاد است. تمام این حوزهها را میتوان بهعنوان یک بسته برنامهریزی کرد که باهم ارائه شوند. تجربه مشابهی را در یکی از رویدادهایی که در تهران برگزار میشود خواهیم داشت که یک پکیج کامل برای گردشگران چینی آماده کردهایم.
ما نزدیک به ۲۰۰۰ دانشجوی چینی داریم که حضور در این نمایشگاهها برای آنها بسیار جذاب است. پکیج کامل ما شامل غرفه، استندآرایی، ست کردن قرار ملاقاتها، ترجمه، پذیرایی، حمل و نقل، هتل، ویزا و… بخشهای دیگری است که حضور گردشگران را تسهیل میکند.